آبگينه |
|
نام يک شاهزاده ايراني |
آتوسا |
آتش، نهمين ماه ايراني |
آذر |
نام پسر مهرنوش پسر اسفنديار |
آذرافروز |
صاعقه، نام روز نهم از ماه آذر |
آذرخش |
نام گلي است برنگ سرخ |
آذرگون |
پاکدين |
آذرنوش |
|
آرا |
آرزو |
آرزو |
آزاد، رها |
آزاده |
نام يک شاهزاده ايراني |
آزيتا |
زينت آلات |
آزين |
مانند |
آسا |
تشويق |
آفرين |
نام گلي |
آلاله |
الهه آب |
آناهيتا |
صدا |
آوا |
آويز |
آويزه |
آهو |
آهو |
ستاره، نام گلي |
اختر |
سياره ارانوس |
ارانوس |
نام درختي که گل و شکوفه سرخ رنگ مي دهد |
ارغوان |
رنگ ارغواني روشن، نام گلي |
ارکيده |
هديه |
ارمغان |
تاج |
افسار |
افسانه |
افسانه |
طلسم و جادو |
افسون |
پاشيدن |
افشان |
الناز | |
خوشبخت |
انوشه |
نام کشور ايران |
ايران |
دختر ايران |
ايران دخت |
خانم، متشخص، زن مجرد |
|
کريستال |
بلور |
گل بنفشه |
بنفشه |
دختر و دوشيزه هدهد، نام مرغ حضرت سليمان |
بوبک |
بوس، بوسيدن |
بوسه |
فصل بهار |
بهار |
بهار کوچک |
بهارک |
آورنده بهار |
بهاره |
بهترين ناز |
بهناز |
بهترين صورت |
بهرخ |
منحصر بفرد |
بيتا |
پديده، چيز جديد |
پديده |
اسم يک پرنده |
پرستو |
ابريشم |
پرند |
پري |
پري |
داراي صورتي همچون پري |
پري رو |
جمع پري |
پريا |
داراي صورتي همچون پري |
پريچهر |
زاده پري |
پريزاد |
مانند پري |
پريسا |
داراي صورتي همچون پري |
پريوش |
پرتو |
پرتو |
پروانه |
پروانه |
نام يک صور فلکي |
پروين |
سپيده دم |
پگاه |
نوعي پرنده |
پوپک |
موفق |
پوران |
يکي از شخصيت هاي شاهنامه |
پوران دخت |
موفق |
پوري |
نام گلي |
پونه |
جام شراب |
پيمانه |
ارتباط |
پيوند |
ستاره |
تارا |
آهنگ، نغمه |
ترانه |
مسيحي |
ترسا |
نام کشور دشمن ايران در شاهنامه |
توران |
نوعي پرنده |
توکا |
يکي از شخصيتهاي شاهنامه |
تهمينه |
سفال |
تينا |
نام يک صور فلکي |
ثريا |
جوان، گل جوانه |
|
|
چليپا |
ياد، يادگاري |
خاطره |
خندان |
خندان |
|
خجسته |
آفتاب |
خورشيد |
ستاره اي درخشان که مانند گوهر مي درخشد |
|
آرام دل |
دلارام |
مليح، خوش قلب |
دلبر |
جذاب |
دلکش |
دريا |
دريا |
جهان |
دنيا |
آرامش |
رامش |
پرمعني |
رسا |
روشنايي |
رکسانه |
روح، روان |
روان |
يک از شخصيت هاي شاهنامه، مادر رستم |
رودابه |
نور کوچک |
روشنک |
آزاد |
رها |
|
ريما |
حرير، زربافت |
زري |
طلايي |
زرين |
دختر طلايي |
زرين دخت |
زويا | |
سياره زهره(ونوس)ر |
زهره |
زيبا، قشنگ |
زيبا |
شبنم |
ژاله |
ژيلا | |
|
|
جام شراب |
ساغر |
سالومه | |
نام گلي |
ساناز |
سايه |
سايه |
نور اول صبح |
سپيده |
ستاره |
ستاره |
زن زيبا، درخت سروناز |
سروناز |
ياسمن |
سمن |
سميلا | |
سميرا | |
سنا | |
يکي از شخصيت هاي شاهنامه |
سودابه |
رز قرمز |
سوري |
شعله ور، درحال سوختن |
سوزان |
نام گلي |
سوسن |
قسم خوردن |
سوگند |
سپتا | |
صورت، رخ |
سيما |
نقره اي |
سيمين |
شاد |
|
شادي، خوشحالي |
شادي |
سلطنتي |
شاهين |
شبنم(ژاله)ر |
شبنم |
جرقه |
شراره |
شروين | |
شعله، آتش |
شعله |
شکوفه |
شکوفه |
جلال، زرق و برق |
شکوه |
نوعي آهو |
شوکا |
بانوي شهر |
شهربانو |
زاده شهر |
شهرزاد |
عشق شهر |
شهرناز |
شاهزاده |
شهزاده |
زن سياه چشم |
شهلا |
عشق شاه |
شهناز |
|
شيدا |
آفتاب، درخشان |
شيده |
ظريف، شيرين |
شيرين |
زن شيرين و حساس |
شيرين بانو |
افسون شده |
شيفته |
شيما | |
فريبا |
شيوا |
شراب |
صهبا |
پاک، خالص |
طاهره |
طلا |
طلا |
عسل |
عسل |
آهوي کوهي |
غزال |
آهوي کوهي |
غزاله |
طنازي |
غمزه |
غنچه گل |
غنچه |
يکي از شخصيتهاي شاهنامه |
|
خوشي |
فرحناز |
شاد |
فرخنده |
عاقل |
فرزانه |
فرشته، پري |
فرشته |
عشوه گر |
فرناز |
يکي از شخصيت هاي شاهنامه |
فرنگيس |
درخشان |
فروزان |
درخشان |
فروزنده |
روشني |
فروغ |
مليح |
فريبا |
پرارزش |
فريده |
ستوده |
فرين |
فيروزه |
فيروزه |
عاشق |
فيلا |
گل قاصدک |
قاصدک |
مقدس، فرشته |
قدسي |
يکي از شخصيت هاي شاهنامه |
|
ماده اي که مس را به طلا تبديل مي کند |
کيميا |
يکي از شخصيت هاي شاهنامه |
گردآفريد |
يکي از شخصيت هاي شاهنامه |
گرديا |
چشمان |
گلاره |
گلبانو | |
گل فصل بهار |
گلبهار |
گلپري | |
باغ گل |
گلشن |
گل انار، به زيبايي گل |
گلنار |
گلنسا | |
رنگ قرمز گل رز |
گلي |
نوعي آهنگ |
گيتا |
جهان، دنيا |
گيتي |
|
گيسو |
نام گلي |
لادن |
گل لاله |
لاله |
ليدا | |
شبانه |
ليلا |
نام گلي |
ليلي |
مانند |
|
نام يک شاهزاده |
ماندانا |
نقاشي که خود را پيامبر معرفي کرد |
ماني |
وجوه ماه |
ماهدخت |
کسي که صورتش مانند ماه باشد |
ماهرخ |
مرجان |
مرجان |
مرجان |
مرجانه |
مرمر |
مرمر |
ملکه |
ملکه |
يکي از شخصيتهاي شاهنامه |
منيژه |
مرواريد |
مرواريد |
گل مريم |
مريم |
خبر خوش |
مژده |
مژه ها |
مژگان |
مست |
مستانه |
ميشا | |
نام يک الهه |
مونا |
مثال ماه |
مهتا |
مثال ماه |
مهتاب |
مهر انگيز |
مهر انگيز |
نور آفتاب |
مهرناز |
مهرنوش | |
خورشيد، مهربان |
مهري |
ماه، مهتاب |
مهسا |
درخت گل ياس |
مهستي |
مهشيد | |
نور ماه، شکوه ماه |
مهناز |
مهنوش | |
مثال ماه، زيبايي |
مهوش |
دختر ماه |
مهين |
نام يک الهه |
ميترا |
مينا |
مينا |
|
مينو |
شوق آفرين |
|
گل زيبا |
نازگل |
خوش قلب |
نازنين |
زيبا |
نازي |
زيبا |
نازيلا |
نام يک درخت |
ناژين |
ونوس، ستاره زهره |
ناهيد |
صدا |
ندا |
نام گلي |
نرگس |
نام گلي |
نسترن |
رز وحشي |
نسرين |
ترانه، آهنگ |
نغمه |
خوش قلب |
نگار |
نگاه |
نگاه |
سنگ روي انگشتر و جواهرات |
نگين |
نوا |
نوا |
شادي خلق |
نوش آفرين |
شيرين |
نوشين |
نهال |
نهال |
خوب، زيبا |
نيکو |
خوبي |
نيکي |
نام گلي(زنبق آبي)ر |
نيلوفر |
شنونده |
نيوشا |
آرزو |
|
آشکار |
ويدا |
هديه |
هديه |
وجود |
هستي |
پرنده اي افسانه اي |
هما |
حيرت انگيز |
هنگامه |
گل ياس |
ياس |
گل ياس |
ياسمن |
تنها، يگانه |
يکتا |
تنها، يگانه |
يگانه |
نام بلندترين شب سال |
يلدا |
مـتـفـاوت از هـمـیـشـه
پادشاهی که فقط یك بار به حمام رفت!
به مرور زمان این عطرهای تند و خوشبو نهتنها برای حمام رفتن بلكه در توالتها هم استفاده شد و در زمان بیماریهای واگیردار ... |
|
داف چیست ؟!!
داف یک حرفه زنانه است که چند سالی است در ایران باب شده. برای داف شدن شما نیازی به تحصیلات عالی دانشگاهی ندارید. یک فوق دیپلم یا یک لیسانس کفایت می کند. احتمال اینکه شما با تحصیلات بالاتر از لیسانس داف شوید بشدت سقوط کرده و شیوعش در میان دانشجویان دکترا و پست داک نزدیک به صفر است. برای داف شدن شما باید زیاد فکر نکنید، اگر از شما پرسیدند مثلا اکبر گنجی کیست یا فرق سازمان ملل با یا شورای امنیت چیست مثل گوسفند نگاه کنید. آخرین کتابی که خوانده اید ماکزیمم ترجمه گیتی خوشدل باشد. هفته ای دوبار کافی شاپ بروید، دوبار دانشگاه، دوبار رستوران، دو پارتی، دوبار کارواش ماشین و دوبار آرایشگاه.سالی دوبار موبایلتان را عوض کنید، دوبار دوست پسرتان را عوض کنید، دوبار با پدر و مادرتان قهر کنید. و هرگز به آینده خودتان و کشور خودتان فکر نکنید،و هر کس هم که از این لوس بازی ها در آورد به او نگاه عاقل اندرسفیه بیاندازید. و از همه مهمتر هرگز کار نکنید. پدر ومادرتان چشمشان چهارتا شما را پس انداخته اند حالا هم باید خرجتان را بدهند.
سعی کنید زیاد خواستگار داشته باشید مخصوصا از کشورهای ترجیحا اروپایی.
ظاهر مهمترین چیز در داف شدن هست
از دست بند ها گردند بند ها انگشتر هایی که جدیدا در بازار زیاد شده زیاد استفاده کنید.مهم نیست طلا و … نیستند. اما بقیه این تصور را خواهند کرد
از پوشیدن لباس های ساده جدا خوداری کنید واگر از پارچه های با طرح گل من گلی استفاده کنید بهتر است
خندیدن زیاد با صدای بلند تاثیر زیادی در این امر داره
حتما دوستان خودتون رو افزایش بدید حتی اگر اینکه با هم هیچ رابطه ای ندارید ادعای صمیمی بودن کنید
از دیگر مشخصات داف شدن یکی هم اینست که آمار تفریحگاه های آنتالیا و دوبی را بهتر از نام چهارتا از اماکن تاریخی و فرهنگی ایران بدانید. همچنین اگر به یک داف بگویید من از شجریان خوشم میاد مسلمن ابروهایش درهم میرود ولی اگر بگویید از این رپرها گوش میدهم فوری گل از گلش میشکفد انگار که با استیو مک کویین روبرو شده.
از موسیقی حتی اگر چیزی هم نمی دانید یک ساز داشته باشید
دیگراینکه داف ها معمولا به چند کلاس زبان می روند، فرانسه، آلمانی، انگلیسی ولی بیش از یکی دوجمله از هیچ کدام بلد نیستند. داف ها به سفر داخلی غیر از شمال و کیش علاقه ندارند و معمولا دوبی را ترجیح می دهند
بخواهید که به سفرهای خارج بروید. حتی اگرهیچ وقت نشد
نسخه مردانه اش یک چیزی در همین مایه هاست. به اضافه موی سیخ سیخی و باربند اسکی روی سقف ماشین و رینگ اسپرت و سیستم , شاید هم بشه کاف یا پاف
خلاصه
داف
یه اسلنگ
جا افتاده بین جوونا
با معنی هم هست شاید
شنیدم ریشه اش عبریه یعنی دختر ولی خوب اسلنگش اینجا معانی دیگه داره
وقتی میخوای شوخی کنی ممکنه یه پسر از دوستش بپرسه: داف ماف چه خبر
اون موقع احتمالا منظور بدی نداره شاید یعنی کلا از زندگی عشقیت چه خبر
یه وقتیم به رفیقش اشاره میکنی دافا رو
احتملا داری چند تا دخترو نشونش میده که شاید خوشگل باشن ولی خوب چیزی هم از اونا نمیدونه
شاید واقعا داف نباشن
یعنی چی داف نباشن؟
یعنی یه چیزی بیش از داف باشن
یعنی یه مغزی هم تو کله اشون باشه
یعنی قابل معاشرت هم باشن
یعنی یه آدمی باشن نه فقط یه داف
چون وقتی فلانی رو که میشناسه میگن دافه یعنی دارن به ریخت و قیافش اشاره میکنن و به جنسیتش
و همین و بس
شاید منظورش اینه که خبر بیشتری نیست
والا مثلا ممکن بود بگه نقاش خوبیه
باهوشه
خوش فکره
یا هزار تا چیز دیگه
ولی دافه
با یه سری اصطلاحات دیگه همراهش
یا افتخارات همراهش
پیچوندن
ترکوندن
واینا
خوب تا اینجا هم اومدیم
ولی من یه جای کار کم میارم
اونی که حال میکنه داف باشه
اونی که میخواد از دوستش تعریف کنه بهش میگه جون خیلی دافی
خوب اونوقت خودت چکار کردی در به دست آوردن این افتخار؟
بعد این دافه چون اعتقاد داره پسرا
یا همون زوخیا خیلی دودرن پس باید پیچوندشون
خلاصه زندگی تو همین آشغالا میگذره
ولی من فکر میکنم همه پسرا دودره نباشن لزوما
همه دخترا هم داف نیستن
آره
اینجوریه که اینجوری میشه